سازمان دادهمحور چیست؟
امروزه شرکتهای زیادی تلاش میکنند تا دادهمحور (data-driven) شوند. دادهمحور شدن خیلی فراتر از نصب ابزار و نرمافزار مناسب است. دادهمحور شدن به این معناست که داده و تحلیل در استراتژی کسب و کار، سیستمها، فرایندها و فرهنگ سازمان حضور داشته باشد. به معنای ایجاد ذهنیتی است که در آن تحلیل، پایه تمام تصمیمات کسب و کار را شکل دهد و توسط تمام سطوح سازمان در آغوش گرفته شود. سازمانهای دادهمحور متعهد هستند که دادههای مرتبط با تمام جنبههای کسب و کار خود را جمعآوری کنند. آنها این امکان را برای کارکنان در تمام سطوح فراهم میکنند که بتوانند به دادههای درست در زمان درست دسترسی پیدا کنند و تصمیمات قاطع بگیرند. بدین ترتیب داده تبدیل به مزیت رقابتی شرکت میشود. یک سازمان دادهمحور، داده و تحلیل را در مرکز استراتژی کسب و کار خود قرار میدهد و با بهینهسازیِ دادهمحورِ تمام عملیات روزانه، خود را از سایر رقبا متمایز میکند.
نقشه راه و مدل بلوغ داده
برای تبدیل شدن به یک سازمان دادهمحور، نیاز به یک نقشه راه (roadmap) است. نقشه راه یک برنامه استراتژیک است که یک هدف یا نتیجه مطلوب را تعریف میکند و شامل مراحل اصلی مورد نیاز برای رسیدن به آن است. نقشه راه با تشخیص فناوریهای ضروری و شکافهای فناوری، منجر به تصمیمات سرمایهگذاری بهتر میشود. با استفاده از نقشه راه فناوری میتوان فهمید که سازمان چه کاری را خوب انجام داده است، کجا شکست خورده است و چگونه باید فرایند را بهبود دهد. قبل از تهیه نقشه راه، نیاز است که وضعیت و سطح فعلی سازمان نسبت به یک چارچوب استاندارد سنجیده شود. مدلهای بلوغ این کار را انجام میدهند. در حالی که اوایل، غالبا مدل بلوغ در بخشهای تولیدی مورد استفاده قرار میگرفت، کمکم صنایع و حوزههای مختلف بطور وسیع آن را به کار گرفتند چرا که بلوغ در واقع در مورد بهبود تعامل و هماهنگی منابع و رفتارهای سازمانی است. یکی از نخستین مدلهای بلوغ در حوزه IT، مدل بلوغ CMMI است که در سال 1986 توسط دانشگاه کارنگی ملون ارائه شد و فرایندهای یک تیم نرمافزاری را ارزیابی میکرد. از آن پس مدلهای بلوغ مختلفی در حوزههای مختلف فناوری مانند انبار داده، کلان داده، مدیریت دارایی دیجیتال، زیرساخت مرکز داده و غیره توسعه یافت. همه مدلهای بلوغ داده شامل سطح (level)، بُعد (dimension) و خصیصهها (attributes) هستند. تعداد سطوح بلوغ در مدلهای مختلف بین 4 و 7 متغیر است اما تعداد سطوح 4 و 5 رایجتر هستند. برای تعیین سطح بلوغ سازمان، بر روی زمینههای مختلفی مرتبط با افراد، فرایندها و فناوری تمرکز میشود و وضعیت سازمان در هر یک از زمینهها ارزیابی میشود. به این زمینهها، بُعد گفته میشود. هر بُعد، خود با خصیصههایی توصیف میشود که بُعد را در یک سطح بلوغ بطور دقیق به تصویر میکشند.
بلوغ کلان داده به معنی تکامل تدریجی یک سازمان است بطوری که تمام منابع داده داخلی و خارجی مرتبط را یکپارچه کرده، مدیریت کند و از آنها حداکثر بهره را ببرد. این به معنای ایجاد یک اکوسیستم نوآوری، ایجاد ارزش برای کسب و کار و ایجاد تحول تأثیرگذار با استفاده از داده است. بلوغ کلان داده به معنای داشتن یک فناوری برای مدیریت حجم بالای داده نیست. بلکه یک سفر است که در طی آن یک اکوسیستم ساخته میشود. این اکوسیستم شامل فناوری، مدیریت داده، تحلیل، حاکمیت داده و مؤلفه های سازمانی است. یک مدل بلوغ کلان داده (big data maturity model) برای یک سازمان به دلایل مختلفی مفید است. اول این که به ایجاد ساختار حول برنامه کلان داده و تعیین نقطه شروع کمک میکند. همچنین کمک میکند تا اهداف سازمان حول برنامه مشخصی تعریف شوند و یک فرایند برای انتقال دید در کل سازمان ایجاد میکند. این مدل علاوه بر نظارت بر برنامه و اندازهگیری میزان پیشرفت، تلاش مورد نیاز برای تکمیل مرحله فعلی و گامهای مورد نیاز برای حرکت به مرحله بعدی بلوغ را ارائه میدهد.
مدل بلوغ کلان داده TDWI
یک مدل معروف بلوغ کلان داده، مدل ارائه شده توسط TDWI است. شرکت TDWI بیش از 20 سال است که فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در حوزه داده و تحلیل انجام میدهد. این شرکت با حمایت شرکتهای Cloudera، IBM، MarkLogic و Pentaho یک مدل بلوغ کلان داده ارائه داده و پرسشنامههایی نیز برای ارزیابی سطح بلوغ سازمانها طراحی کرده است. در این مدل، 5 سطح بلوغ در نظر گرفته شده است: سطح 1، نوظهور (nascent) ؛ سطح 2، پیش از اتخاذ (pre-adoption) ؛ سطح 3، اتخاذ اولیه (early adoption)؛ سطح 4، اتخاذ در سطح شرکت (corporate adoption)؛ سطح 5، بالغ (mature). این مراحل در شکل زیر نشان داده شدهاند.
باید توجه داشت که این مراحل و سطوح مجزا از هم نیستند و ممکن است سازمان در یک بُعد مثل زیرساخت پیشرفته باشد ولی در بُعد دیگر مثل استراتژی مدیریت ضعیف باشد. همچنین وقفه و شکاف موجود بین سطوح 3 و 4 نشاندهنده سختی حرکت از سطح 3 به سطح 4 است. در مدل بلوغ TDWI، 5 بُعد در نظر گرفته شده است: سازمان (organization)، زیرساخت (infrastructure) ، مدیریت داده (data management) ، تحلیل (analytics) و حاکمیت (governance). شکل زیر این ابعاد و خصیصههای مربوط به هر یک را نشان میدهد.
ابعاد مدل بلوغ کلان داده TDWI
سازمان: تا چه میزان استراتژی سازمانی، فرهنگ، رهبری و منابع مالی برنامه کلان داده را حمایت میکنند؟ شرکت چه ارزشی برای تحلیل قائل است؟
زیرساخت: معماری چه میزان پیشرفته و منسجم است تا بتواند نوآوری در حوزه کلان داده را پشتیبانی کند؟ زیرساخت تا چه حدی تمام بخشهای شرکت و کاربران بالقوه را پشتیبانی میکند؟ رویکرد مدیریت کلان داده چقدر مؤثر است؟ چه فناوریهایی برای پشتیبانی از کلان داده در حال حاضر وجود دارد و چه میزان با محیطهای موجود یکپارچه شدهاند؟
مدیریت داده: تنوع، حجم و سرعت تولید دادههایی که باید تحلیل شوند، چه میزان است و سازمان چگونه کیفیت دادهها، ذخیره سازی آنها، پردازش و دسترسی به آنها را مدیریت میکند؟
تحلیل: سازمان تا چه میزان در تحلیل کلان داده و استفاده از نتایج آن پیشرفته است؟ این بُعد شامل انواع تحلیل، نحوه ارائه نتایج و وجود مهارتها و تخصصهای لازم در سازمان است.
حاکمیت: استراتژی حاکمیت داده در سازمان برای پشتیبانی از برنامه تحلیل کلان داده تا چه حد منسجم است؟
شما برای دادهمحور شدن سازمان خود چه کردهاید؟ سازمانهایی که از نقشه راه کلان داده و مدل بلوغ کلان داده با هم و به طور هماهنگ استفاده میکنند، احتمال شکست خود در فرایند پیچیده دادهمحور شدن را کاهش میدهند. دایوتک به شما در ارزیابی سطح بلوغ کلان داده و ترسیم نقشه راه کمک میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
منابع:
- https://tdwi.org/whitepapers/2013/10/tdwi-big-data-maturity-model-guide.aspx
- Moore, D. (2014). Roadmaps and maturity models: pathways toward adopting big data. In Proceedings of the 2014 Conference for Information Systems Applied Research ISSN (2167-1508)